** پر ِ پرواز **

یه آرزو

  آرزوی ظهور امام زمان .عج. از زبان کودکان     یـه آرزو یـه آرزو یـه آرزوی مـونـدنی مثل غزل شنیدنی مثل تـرانـه خونـدنـی دلم میخواد که آسمون مال پرنده ها باشه با همـه پرنده هـاش توی دل تـو جابـشـه دلم میخواد که آدما همیشه مهربون باشن تمام آرزوهاشون بـه رنگ آسمـون باشن دلم میخواد نسیم بیاد مشت بهار رو واکنه تـمامی باغها رو بـا شـکـفـتـن آشـنا کـنـه دلم میخواد ستاره ها مهمون حوض مابشن با همه سادگیشون توحوض ما رها بشن یـه آرزو بـرای مـن یـه آرزو بـرای تــو کاش برسه به آسمون صدای من صدای تو   ...
1 اسفند 1391

آموزش وضو باشعر

  اتل متل توتوله بگو وضو چه جوره /نیت اول كاره گل فصل بهاره تی تاب تی تاب آب بریز یك بار دو بار آب بریز/از پیشونی تا چونه قرص صورت همونه اتل ومتل چی خواسته نوبت دست راسته/تی تاب تی تاب آب بریز یك بار دو بار آب بریز رو به پایین نه بالا بچّه ی خوب و دانا  /اتل و متل چی خواسته هر چی طرف راسته چپم همونو خواسته  مسح سرو كشیدم تا پیشونی دویدم/اتل ومتل چی خواسته نوبت پای راسته دستو رو پا می زارم مسح رو به جا میارم /اتل و متل چی خواسته هر چی طرف راسته چپم همونو خواسته  اتل ومتل همینه نماز ستون دینه   ...
1 اسفند 1391

شعر وضو

    با نام خدا، می گیرم وضو/ نیت می کنم، از برای او دست و پاهایم، صورت و مویم/می کنم تمیز، پیش از وضویم گردی صورت، الان می شویم/بالا به پایین، از زیر مویم اکنون کار ما، شستن دستهاست/اول، کدام دست؟ اول، دست راست از روی آرنج، تا سر انگشت/می شویم با آب، یک مشت و دو مشت مثل دست راست، دست چپم را/بالا به پایین، می شویم حالا می کشم یک بار، مسح سرم را/بر جلوی سر، دست ترم را بعد از مسح سر، مسح هر دو پاست/اما به ترتیب، اول، پای راست جای مسح پا، انگشت تا مچ است/پایین تا بالا، می کشم با دست وقت مسح پاست، می کشم حالا/روی پای راست، دست راستم را اکنون می کشم، دست چپم را/روی پای چپ، پایین به بالا ...
1 اسفند 1391

شعر نماز صبح

  پیش از طلوع خورشید /وقتی سپیده سر زد وقتی پرنده‌ی شب /از بام خانه پر زد بر خواستم من از خواب /رفتم وضو گرفتم دست دعا گشودم /یاری از او گرفتم از پشت بام مسجد/ آمد ندای توحید بار دگر به دلها /نور نشاط بخشید من جانماز خود را /آهسته باز کردم آنگاه با خدایم /راز و نیاز کردم   ...
1 اسفند 1391

شعر نماز

  سپیده زد، سپیده /وقت سحر رسیده خاموش شده ستاره /صبح اومده دوباره خروس پر طلایی /با پاهای حنایی قوقولی قوقو میخونه /تو کوچه و تو خونه اذان میگن دوباره /از مسجد و مناره بابام پامیشه از خواب /میره لب حوض اب می شوید او دست و رو/با اب میگیره وضو تمیز و پاکیزه باز /میاد سر جا نماز من هم کنار بابا /نماز می خوانم حالا ...
1 اسفند 1391

آموزش محافظت کودکان با شعر

      محافظت کودکان این بدنی که ما داریم           هدیه ای از سوی خدا است محافظت از این بدن             کــــار تــمــام آدمـهـا است بعض از اعضای بدن              جـلـوی چـشمای هـمه است میشه که پنهان نباشن        مـثـل پـا و صـورت ودست اما یه جاهای دیگه              خـصوصـیـن بــرای مـــــا باید که پنهان بمونن         &...
1 اسفند 1391

من بچه شیعه هستم.

شعر کودکانه [من بچه شیعه هستم]   من بچه شیعه هستم خدا را می پرستم خدای پاک و دانا مهربان و توانا پیامبرم محمد(ص) که با او قران امد دین را به ما رسانده او ما را شیعه خوانده دختر او زهرا(س)بود فاطمه کبری(س)بود فدای دین شد جانش لعنت به دشمنانش در روز عید غدیر بر ما علی(ع) شد امیر امیر المومنین است امام اولین است امام دوم ما بخشنده بود و تنها نام ایشان حسن(ع) بود صبور و خوش سخن بود حسین(ع) که شاه دین است شهید کربلا شد تربت او شفا شد وقتی که اب می خورم بر او سلام میکنم   ...
1 اسفند 1391

شعر کودکانه

[کودک انقلاب]     یک کودک مسلمان فرزندی از ایرانم در تبریز، در سوسنگرد یا مشهد و تهرانم یاد خدا همیشه در سینه ام شکوفاست عطر حضور قرآن در جان و پیکر ماست آیینه ها ی چشمم عکس امام(ره) دارد پاینده است لبهام از او کلام دارد سبز و سپید و سرخ است جاری پرچم ما خورشید می درخشد بر بام وبر در ما یک کودک ایرانی از نسل انقلابم دشمن بداند او را مشت است هر جوابم (امیرعربشاهی)   ...
1 اسفند 1391