تربيت و جرئت اخلاقي ( قسمت چهارم )
تربيت و جرئت اخلاقي ( قسمت چهارم )
در قسمت سوم در مورد هدف پرورش جرئت و طرق ايجاد جرئت بحث شد . اينك در ادامه مطلب به مباحث زير مي پردازيم .
عواملي كه جرأت را مي كشد
زمينه سازي براي ايجاد جرأت
نشانه هاي انسان با جرأت
عواملي كه جرأت را مي کشد
١- تنبيهات سخت كه ذكرش در قسمت دوم ذكر شد .
2- طعنه و نيشخند و سرزنش مداوم مثل اين : « چند بار به تو بگويم ؟ كي مي خواهي بفهمي ؟ چقدر احمقي » و ... .
3- تنبيه بي حساب : كودكي وظيفه اش را انجام نداده ، سيلي مي خورد ، بعد علت عدم انجام وظيفه از او پرسش مي شود ؛ به راستي و از روي صدق پاسخ مي دهد و اين پاسخ گناه جديدي به نظر مربي مي آيد و سيلي ديگري نثارش مي كند ... اين سيلي دوم تكليف آينده طفل را معين مي كند كه صادق باشد يا كاذب .
4- ترساندن و محروم كردن از حمايت مثل اين كه تا حال در رفتن او به حياط تاريك حمايتش مي كرديم و فعلاً به خاطر اشتباهي اين حمايت را از او برداريم .
5- دادن تكليف هاي سخت و غرامت كشيدن ها در اجراي آن .
6- تحميل نظرات خود بر كودك بدون آن كه با طفل تفاهمي ايجاد شود .
7- بي حوصلگي در برابر رفتار و گفتار كودك و به بازي نگرفتن او در ميان جمع .
8- يأس و نگراني كه عاملي كشنده و بلايي عظيم است .
9- بدبيني و بدگماني نسبت به آمران و مسئولان تربيتي.
10 - تصورات و انديشه هاي غلط ، في المثل تصوراتي كه اگر چنين شود رسوايي پديد خواهد آمد .
زمينه سازي براي ايجاد جرئت :
1- ايجاد تأمين روحي : كودك بايد مطمئن باشد كه او را محروم نمي كنند ، آزادي او را از وي سلب نمي نمايند و در كار شخصي اش مداخله نمي نمايند . پرورش روح هاي بزرگ در سايه مذهب مي تواند رساننده ي ما به سوي اين هدف باشد .
2- ايجاد تسلط بر نفس : وقتي آدمي بر خود و اراده اش مسلط باشد مي تواند اندك جرئت و اراده ي خود را به راحتي در رفتارش آشكار سازد ، درست حرف بزند و به راحتي از خود دفاع نمايد .
3- ايجاد اعتماد به نفس : به گونه اي كه او به خود و عمل خود متكي باشد ، حالت اتكالي نداشته باشد ، به خود مطمئن باشد و خود را در وصول به حق توانا بداند .
4- تقويت بدن : و اين امر از عوامل مهمي است كه ذكرش در قسمت اول گذشت و ديديم كه ضعف و نارسايي تن در جُبن مؤثر است .
5- به حساب آوردن كودك : مخصوصاً در ميان جمع و ملاطفت و نرمش او ، شركت دادن او در امور و اجازه دادن به او كه حرفش را بگويد و استدلالش را مطرح كند .
6- رشد و پرورش عواطف و احساسات : به هنگامي كه آدمي دچار هيجان است تصميمات مهمي در ذهنش خطور مي كند و اين امر براي عواطف تعديل شده موهبتي است . از آن بابت كه به هنگام آرامش و خونسردي مي توان به آنها عمل كرد .
7- تقويت اراده و تصميم گيري : ضعف اراده موجب اشتباهاتي مي شود و آدمي را به سوي فنا سوق مي دهد و برعكس ، اراده قوي جرئت را در آدمي بر مي انگيزد و باعث مي شود صفات مردانگي و دليري را از خود به مرحله ظهور برساند . چه بسيار كساني كه امر ناصواب را تشخيص مي دهند ولي فاقد اراده و تصميم لازم براي رفع و جبران آنند .
8- حمايت از كودك : كه اين امر خود مايه دلگرمي او و مشوقي براي بروز جرئت و قدرت اوست .
9- آموزش صداقت و راستي و ارزش و اعتبار آن و نيز نتايجي را كه به دست مي دهد .
10 – دانايي كه خود توانايي مي آورد ، البته به شرطي كه عوامل ديگر در او جمع باشد .
نشانه هاي انسان با جرئت :
- داراي استقلال فكري و اعتماد به نفس است .
- اراده و تصميم انديشيده و مستقل دارد .
- از به خطر افتادن عنوان و مقام وحشت ندارد .
- در برابر انجام وظيفه كوشاست و به استقبال كار پر رنج مي رود .
- اگر تمام عالم را مخالف خود ببيند وقتي كه هدف خود را درست بداند مقاومت مي كند .
- وقايع و واقعيت ها را با عينك حق مي بيند .
- دنبال حق است و در راه آن گام بر مي دارد و در اين راه از تحمل شدائد ابا ندارد .
- در صحنه تنازع يا تعاون بقا خود را مأيوس و متزلزل نمي بيند .
- در كشاكش زندگي و در مواقع بحران هدف خود را فراموش نمي كند .
- در مشكلات و صحنه هاي ناموافق خود را نمي بازد .
- داراي كرامت و عفو و ديگر سجاياي اخلاقي است.
- از تمجيد و ستايش ديگران و نيز از تملق گويي هايشان خرسند نيست .
- دنبال توجه و قبول عامه نيست بلكه رضاي خدا و وجدان را مي طلبد .
- در راه وظيفه گام بر مي دارد نه راه ارضاي هوسها و ...
كودك با جرئت را در جايي مي توان شناخت كه در آن پاي تنبيه و كيفري باشد و او در آنجا براي نجات خويش ديگران را مقصر معرفي نكند .