** پر ِ پرواز **

تربیت و جرأت اخلاقی (قسمت سوم)

1391/12/13 21:31
نویسنده : منتظر
879 بازدید
اشتراک گذاری

 

تربیت و جرأت اخلاقی (قسمت سوم)

 

 


در قسمت دوم در مورد علل بي جرئتي و نقش والدين در بي جرئتي كودكان صحبت نموديم و اينك مي خوانيم ...
 

 

 

 

بي جرئتي در چه كساني بيشتر است ؟

هدف  در پرورش جرئت

طـُرق ايجاد جرئت

طرق تقويت جرئت

 

بي جرئتي در چه كساني بيشتر است ؟

- در خانواده لجام گسيخته ،‌ بي بند و بار ، بي برنامه و خانواده اي كه قدرت رهبري آن ضعيف است .

- در بين كساني كه در محيط پر از نيرنگ  و ريا  و فريب زندگي مي كنند.

- در خودخواهان ، جاه طلبان ،‌ حسودان و بدانديشان...

هدف  در پرورش جرئت

- او را كودكي  با ظرفيت و پر تحمل بپرورانيم .

- فردي بسازيم كه دروغين نباشد و از حقيقت طفره نرود.

- عجز و ناتواني خود را همه گاه  در زير ماسكي  پنهان نسازد .

- در راه حق و صدق بايستد وحتي در صورت لزوم از جان مايه بگذارد .

- اگر چيزي را نمي داند بگويد نمي دانم .

- اگر تعريف او را كردند و او چنان صفاتي را واجد نبود خرسند نشود بلكه عليه آن بايستد.

- اگر خلافي را مرتكب شد با فريب خويش ديگران را به خطر نيندازد و خود را خلاص نكند .

- اگر چيزي را دوست داشت يا  نداشت ، به صراحت اعلام كند .

- اگر از او انتقاد نكردند خود را معصوم و بي خطا نپندارد .

- اگر چيزي را نمي فهمد سر تكان ندهد و بله بله نگويد و ...

طـُرق ايجاد جرئت

1- ارائه الگو : هرگز به كودك نگوييد شجاع و با جرئت باش . اگر مي خواهيد فرزندتان با جرئت  باشد عملاً به او درس دهيد و خود را الگوي او معرفي كنيد .  در كودك روحيه ي همانندي وجود دارد عمل شما را مي بيند و تقليد مي كند.

2- آموزش : آموزش مستقيم نيز از راه و روش هاي مهم در ايجاد جرئت است ولي هرگز تأثيرش به اندازه نقش  الگو نيست . گاهي يك تذكر و يك پند و اندرز، خط مشي ها را عوض مي كند و نيز ايجاد اين زمينه  كه طفل نيازي به دروغ نداشته باشد .

3- انتقاد از جبن : گاهي لازم است  كه اگر كودك دچار خطا و ترس شده است از او انتقاد كنيم ، منتها انتقادي ملايم و توأم با خير خواهي .

مثلاً بگوئيم كه :  چرا ترسيدي ؟  جاي ترس نبود ، لازم بود با جرئت باشي ، پسري  چون تو نبايد بزدل باشد ، و ...

4- تلقين : تلقين هم توسط خود  و هم  توسط ديگران ( القاء ) در آدمي بسيار نفوذ مي كند ؛ البته اگر از سوي افراد بزرگ تر و مورد احترام و مخصوصاً براي كودكان ده سال  به بالا باشد بسيار مؤثرتر است .

تلقينات بهتر است صبح ها پس از بيداري و شبها قبل از خواب صورت گيرد . تلقين درباره خود بهتر است با صداي محكم و آرام  و حتي جلوي آينه صورت گيرد ؛ مثلاً بدين گونه : من جرئت دارم . بايد هم با جرئت باشم من راست مي گويم . من صريح خواهم بود . من نمي ترسم ...

5 - ذكر داستان ها : داستان ها ،‌ بيان عمل قهرمانان و راه و رسم گذشتگان  وسيله خوبي  براي ايجاد جرئت است . داستان ها بايد هدفدار و موجد حالات  و رفتار ايده آلي باشد و ‌از حالات قهرماني  و جنبه هاي اعجاب آور و شگفت انگيز حيات بحث كند .

 

طرق تقويت جرئت

1- ايجاد ايمان : ايمان به اين كه او مي تواند و بايد جرئت داشته و منشاء ‌اثري باشد .

هر چه زمينه ي ايماني آدمي بيشتر باشد ، توفيق در داشتن جرئت زيادتر است و اين از آن جهت است كه آدمي مي خواهد يك پناهگاه روحي قوي داشته و خود را در سايه آن آرامش بخشد .

با ايمان به خدا و معاد ، اين قدرت  در آدمي تقويت مي شود و زمينه را براي رشد و يا ايجاد يك ضامن اجرايي قوي فراهم مي سازد . عشق به حق و وصول به او مي تواند سرچشمه ي مزايا و مقصودها باشد ، بدان گونه كه آدمي به خاطر وصول بدان ، همه چيز حتي جان خود را ناچيز بشمارد . ولي اين امر به شرطي است كه ايمان توأم با خلوص باشد و مدح و ذم در برابرش يكسان گردد.

كودك طبيعتاً در اوان كودكي جرئت دارد ولي ايمان ندارد  و اين مربي است كه بايد اين زمينه را به موازات رشد در او پديد آورد .

2- ايجاد اعتماد به نفس  كه آن به حقيقت نتيجه ايمان است ؛ خواه ايمان به خدا و خواه ايمان به امر و مسئله ي ديگر .

3- واداشتن به تجزيه و تحليل  مسئله : توجيهات صحيح از زندگي مي تواند زمينه جرئت را در دل آدمي وارد كند تا مسائل  و مشكلاتي را كه در پيش رويش قرار دارد  بررسي كند ، عوارض و معايب امور را درك و تفسير كند و ببيند در سايه اتخاذ فلان روش به چه عواقبي دچار مي شود و بر اثر اتخاذ روش ديگر چه نتايجي عايد او خواهد شد .

في المثل گاهي آدمي مي ترسد . بررسي اين مسئله كه از چه چيز مي ترسد  و چرا مي ترسد مي تواند راهگشاي او به سوي جرئت و قدرت  باشد.

4- انتخاب همكار و همراه : آدمي از اين كه در مواجهه با مشكلي خود را تنها مي بيند نگران و افسرده و گاهي مضطرب و ترسان است . اين  زمينه در كودكان بسيار قوي و نيرومند است ، دليل آن اين است كه وقتي مسئوليتي به او واگذار مي شود همه گاه بحث مي كند « چرا اين كار را من انجام دهم ؟ چرا ديگري نكند و ... » وجود معاون و هم سان ، او را از اين تنهايي نجات مي بخشد . شك نيست هر چه معاون همراه  براي او قوي تر باشد ، دلگرمي و پيروزي او بيشتر است و به همين نظر بايد خدا را به عنوان ناظر و همراه به او معرفي كرد .

5- ايجاد زمينه براي تمرين : تجارب نشان مي دهد كه اثر تمرين و عمل به مراتب بيشتر از پند و اندرز و آموزش است . به عبارت ديگر مصلحت آن است كه والدين كودكان دم بر بندند و دست عمل بگشايند .

اعتراف والدين به اشتباه خود در حين بروز خطا ، درس عملي آموزنده براي پرورش جرئت است و به طفل نشان مي دهد كه او هم بايد به خطاي خود اعتراف كند ، چون هيچ انساني كامل و دور از خطا نيست  .

 6- استفاده از زمينه ي عاطفي و احساسي : گاهي يك خطابه ي آتشين و يك سخنراني مهيج مي تواند جرئتي را برانگيزاند و روحيه اي را تقويت نمايد . ذكر داستان هاي مهيج و شورانگيز در اين زمينه فوق العاده مؤثر است  .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ت
20 اسفند 91 8:11
سلام ممنون از مطالبتون