منطق رفتاری در آموزش دین به کودکان و نوجوانان
منطق رفتاری در آموزش دین به کودکان و نوجوانان
والدین نباید توقع داشته باشند که کودکان آنها سریع اهل عبادت و نماز شود. برنامه عادت دادن و آموزش آنها به نماز یا هر عبادت دیگری باید بر اصل تدریج مبتنی باشد. کودک نباید یکباره بار سنگین از وظایف دینی را بر دوش خود احساس کند و خود را به انجام آن موظف بداند. تکالیف سنگین و زورهنگام و خارج از طاقت و توان کودک ممکن است صدمه ای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی و مذهبی او وارد آورد.
1- آموزش تدریجی مسائل دینی
آموزش معارف و مسائل دینی دارای مراتب و درجاتی است و هر مرتبه و درجهای از آن اصول و مقتضیاتی دارد که باید مراعات شود.
تفاوت این مراتب و درجات به دلیل تفاوتهای فردی در رشد استعدادهای ذهنی و روحی و نیز تفاوت در معلومات و تجربیات و شرایط گوناگون اجتماعی و فرهنگی در متعلمان است.
از همین روی مطالب ومفاهیم آمورشی و دینی متناسب با سطح درک و قوای ذهنی و روانی متعلمان باشد.
والدین نباید توقع داشته باشند که کودکان آنها سریع اهل عبادت و نماز شود. برنامه عادت دادن و آموزش آنها به نماز یا هر عبادت دیگری باید بر اصل تدریج مبتنی باشد. کودک نباید یکباره بار سنگین از وظایف دینی را بر دوش خود احساس کند و خود را به انجام آن موظف بداند. تکالیف سنگین و زورهنگام و خارج از طاقت و توان کودک ممکن است صدمهای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی و مذهبی او وارد آورد.
در تعالیم اسلامی- توصیههای فراوانی در زمینه آموزش تدریجی مسائل دینی آمده است.
امام جعفر صادق(ع) میفرمایند:
«وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید که هفت بار "لا اله الا الله" بگوید. سپس او را به حال خود گذاشته تا به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز برسد. در این هنگام به او آموزش دهید که هفت بار بگوید "محمد رسول الله" و سپس تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید. در آن هنگام از وی بخواهید که هفت مرتبه "صلی الله علیه و آله" را تکرار نماید و سپس تا پنج سالگی او را رها کنید. در این وقت اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید و در سن شش سالگی رکوع و سجود و دیگر اجزای نماز را به او آموزش دهید.
وقتی هفت سال او تمام شد به او بگویید دست و صورت خود را بشوید (در مورد وضو نیز تدریج و وضو گرفتن را به او بیاموزید) سپس به او بگویید نماز بخواند.
آنگاه کودک را به حال خود واگذارید تا نه سال او تمام شود، در این هنگام وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و او را به نماز خواندن وادارید.
در مورد روزه گرفتن نیز به همین صورت است.»
امام صادق(ع) میفرماید: «ما اهل بیت هنگامی که کودکانمان به پنج سالگی رسیدند دستور میدهیم نماز بخوانند، پس شما کودکان خود را از هفت سالگی به نماز امر کنید و ما در هفت سالگی امر میکنیم به اندازه تواناییشان نصف روز و یا بیشتر و یا کمتر روزه بگیرند. و دستور میدهیم هنگامی که تشنگی و گرسنگی بر آنها غالب شد افطار کنند.
این کار برای آن است که به روزه گرفتن عادت کنند. پس شما کودکان خود را در نه سالگی (در مورد پسران) به اندازه تواناییشان امر به روزه گرفتن کنید و چون تشنگی و گرسنگی به آنان غالب گردید افطار کنند.»
مسئله تدریج،مسئله کلی است چرا که با ذات و فطرت انسان در فراگیری و آموزش سازگار است.
حتی تعالیم اسلام هم به صورت تدریجی به مردم عرضه گردید و میبینیم که قرآن هم به تدریج هم بر پیامبر(ص) (بنابر روایتی) نازل شد. و احکام سلبی اسلام از قبیل نهی از خوردن شراب و نهی از ربا هم تدریجاً تحریم گردید.
دلیل آن هم روشن است. والدین محترم باید مطلع باشند اگر پیام تربیتی با سرعت و تعجیل و بدون در نظر گرفتن فرصت درونسازی از جانب کودک به او ارائه گردد (هرچند یک انتعال صوری انجام گرفته است) اثرات پایدار و مانا نخواهد بود.
بهتر است کودک هرچیزی را هرچند اندک باشد، خوب یاد بگیرد و هضم و جذب نماید، وگرنه دیگران و خود را با دانش سطحی و قشری خویش گول خواهد زد.
چرا که سرعت بیش از اندازه و به دور از توانمندی و جذب ظرفیت طبیعی کودک، فرآیند درونسازی مفاهیم تربیتی را مختل میسازد. در واقع هماهنگی مشترک بین توانایی و قابلیت متربی از یک سوء و امکانات مناسب تربیتی از طرف دیگر است، که میزان سرعت متناسبی را میطلبد که تشدید و یا تخفیف بیش از حد آن به اختلال در فرآیند تربیت و حتی اختلال در تعادل شخصیت متربی منجر میگردد.
یافتههای اسمد اسلاند (smed slund) نشان میدهد که اگر فرآیند تربیت در قالب مراحل توحل روانی با تسریع بیش از حد همراه باشد، یادگیری مفاهیم و ارزشهای اخلاقی- تربیتی ناپایدار خواهد بود تا حدی که کودک قادر به تعمیم اصول یاد گرفته شده به شرایط جدید و موقعیتهای تازه نیست.
والدین آگاه عالم و بصیر زمان مناسب را تشخیص داده و آموزش را بر مبنای آمادگی و توانایی ذهنی و روان کودک منطبق کرده، نتیجه مطلوب را به دست میآورند.
2- اعتدال در آموزش مسائل دینی
اعتدال و میانه روی- زیربنای تعالیم است. به گونهای که در همه دستورات و مقررات آن، از هرگونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل آمده است. در عبادت، تحصیل علم، خوردن، پوشیدن، رفاقت دشمنی و در سایه شئون زندگی، همهجا میانهروی توصیه شده است. اصل تعادل از اصولی است که در قرآن کریم بدان عنایت شده است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «ما شما را امتی میانه و معتدل قرار دادیم(بقره :143)، همچنین در حیات سراسر نورانی پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی در تمامی اعمال و رفتارشان میتوان تعادل را مشاهده کرد.
امام علی(ع) درباره پیامبر(ص) میفرماید: (سیرته القصد) سیره آن حضرت تعادل و میانهروی بود.
انسان موجودی است چند بعدی و چند کانونی، اسلام نیز که دین جامع و کاملی است به تمام نیازهای انسان توجه کرده است.
برای رشد- تعالی و کمال بشر لازم است همه ابعاد انسان به صورت هماهنگ و متعادل رشد و کمال یابد تا انسان حقیقی پرورش یافته و انسانیت او تحقق یابد.
عدم توجه به تمام ابعاد وجودی انسان و با توجه بیش از حد به یک بعد و نادیده گرفتن ابعاد دیگر، جامعیت و وحدانیت وجود آدمی را نادیده گرفته، انسان را یک بعدی و تک ساحتی میسازد.
اگر انسان را فقط در یک بعد ببینیم و او را در همان بعد تربیت کنیم در حقیقت موجبات مرگ و نابودی شخصیت انسانی او را فراهم کردهایم.
متأسفانه بیشتر انسانها و بسیاری جوامع فاقد این اصل در زندگی بوده و هستند و در دام افراط و یا تفریط غلطیدهاند و از مسیر صحیح و تعادل و تکامل خارج شدهاند. ریشه بسیاری از انحراف فردی، اجتماعی، اخلاقی و روانی را میتوان در عدم رعایت اصل تعادل جستوجو کرد.
دکتر رجبعلی مظلومی مینویسد: «میانه روی در عبادت هم باید مراعات شود، درست است که توصیهها و تشویقهای پیشوایان دین هر انسان محب پروردگار را به انجام عبادات راغب میگرداند، اما تواناییها و آمادگیهای روحی او نیز شرط است. اگر او با تحمیل عبادت بر خود لذت عبادت را از خویش سلب کند و خود را در آن به تکلف اندازد، نه عبادت او عبادتی سالم محسوب میشود و نه خود او از عبادتش بهره معنوی میبرد.
و نظر به این که ظرفیت انسان برای عبادت محدود است. از این رو باید سعی شود عبادت با نشاط باشد، اگر نشاط از بین برود عبادت جنبه تحمیل پیدا میکند و در حکم خوردنی نامطبوع و تهوعآوری میگردد که واکنش بدن پس زدن و نپذیرفتن آن است.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «دین اسلام دینی است متین و محکم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی. سفارش میکند که با مدارا و متانت حرکت کنید و عبادت خود را مقبوض نفس خویش قرار ندهید. به گونهای عمل نکنید که نفستان عبادت را دشمن بدارد. بلکه طوری عمل کنید که نفس عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن گردد. مانند اسب سواری نباشید که در اثر تندی و شتاب زیاد (سواری که میزان توانایی مرکوب را در نظر نمیگیرد و فقط شلاق را میشناسد) نه خود به مقصد میرسد و نه برای مرکب او کمر و توانایی میماند.»
امام صادق(ع) میفرماید: «در جوانی سخت مشغول عبادت بودم. پدرم به من فرمود: فرزندم (زیاد خود را خسته مساز)کمتر از این مقدار هم میتوانی انجام دهی، به درستی که خداوند اگر بندهای را دوست داشته باشد به عبادت اندک او راضی خواهد شد.»
پس والدین محترم و مربیان عزیز در نظر داشته باشیم آنچنان با نوجوان خود رفتار کنیم که چند صباحی دیگر که ما نیستیم و عاقلتر و رشیدتر شده است بدون هیچ خاطره بدی از نحوه راهنمایی و مشاورهی ما، عبادت را مانند فرزندی شیرین و دلچسب همیشه در آغوش خود بگیرد و از خود دورش نکند. انشاء الله
دکتر جلال خدایاری/ کارشناس مسائل آموزش دین و فلسفه
منبع: http://www.tanineyas.ir