نقش والدین
نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز چیست؟
کودک در خانه به دنیا میآید و اولین کسی که با او ارتباط مستمر برقرار میکند، مادر و سپس پدر و سایر اعضای خانوادهاند. نوع اعتقادات و ملاک و معیارهای اخلاقی، خلقی و دینی از والدین به کودک منتقل میگردد.
کودک نظرات دینی و اعتقادی خانوادهاش را میپذیرد. ایمان دورۀ کودکی با همۀ پاکی و صفایش ایـن نقیصه را دارد که از آگاهی قوام با تجزیه و تحلیل، سرچشمه نگرفته است؛ بلکه بیشتر جنبۀ انفعال و تأثیرپذیری از محیط را دارد و در حقیقت نوعی بازتاب است. با این وجود، تکوین و پیدایش اعتقادات و توأم آن، بستگی به نوع بینش و جهانبینیای دارد که درخانواده حاکم است.
به نظر نگارنده، سنگ بنای اولیۀ ایجاد رغبت و انگیزه در گرایش کودک به اعتقادات و متصف شدن وی به مناط و ملاک اخلاقی، از نام و نامگذاری آغاز و در طول فرآیند رشد با تقلید، تقویت و با تشویق استمرار یافته و از مرحلۀ نوجوانی به بعد براساس عقل و تفکر در عمق وجود فرد قوام مییابد. والدین باید برای فرزندان خود در راه سکونت، نامی نیکو انتخاب کنند.
پیامبر اسلام(ص) میفرمایند:
وظیفۀ پدر نسبت به فرزندش آن است که او را نیکو نام گذارد و به نیکی تربیت کند و به کاری شایسته بگمارد. توانایی کودک است و برایش مسـیر است، از او بپذیرید و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست، از او نخواهید و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکنید.
نتیجه اینکه انتقال ارزشها و مفاهیم اعتقادی و مذهبی به کودک، سبک و سیاق مخصوص به خود را میطلبد. به عنوان نمونه نمیتوان در اثبات وجود خدا برای کـــودک ۱۰ ساله، اصل علیت (برهان استدلالی) را ارائه نمود؛ زیرا او هنوز به مرحلۀ هوش انتزاعی نرسیده تا بتواند درک نماید و همچنین انجام فرایض مذهبی از جمله نماز که امروزه روشی را میطلبد که در خور سن و سال کودک باشد.
از نظرگاه علم روانشناسی، میتوان با استفاده از روشهای تقلید، تقویت، تشویق و یادگیری ضمنی و مشاهدهای و ارائۀ الگوها، آداب و تکالیف مربوط به فریضۀ مقدس «نماز» را به کودک آموخت.