اقامه نماز به معنای حقیقی کلمه یعنی چه؟
در یک جمعبندی کلی می توان گفت: اقامه نماز به معنای حقیقی کلمه، تحقق بخشیدن به موارد زیر است :
- رعایت آنچه در جسم و باطن نماز معتبر است (مانند دقت در تحصیل طهارت، شادابی و صحت وضو، پاکی بدن و لباس و مکان نماز و پاکی از آلودگیهای زشت اخلاقی بوسیله توبه و پشیمانی، چرا که وضو و نظافت ظاهری باید همراه با صفا و طهارت قلبی و باطنی باشد).
- رعایت آداب نماز (مانند دقت در انجام واجبات و مستحبات نماز و ارائه صحیح اذکار آن به عنوان ساختار وارکان نماز).
- اهتمام به نماز خواندن در مساجد و مشاهد شریفه و اماکن مقدس٫
- اهتمام به نماز جماعت.
- دعوت اعضای خانواده به نماز٫
- دعوت دیگران به برپایی نماز، اقامه نماز اشاره به این است که نه تنها خودشان (مقیمین) نماز میخوانند بلکه کاری میکنند که رابطه محکم با پروردگار همچنان و در همه جا برپا باشد.
- اهتمام به بقیه شرایط کمال نماز و مواظبت بر روح و حقیقت نماز(۴۵). در واقع جان و روح نماز، همانا روی کردن و توجه کامل به سوی خدا، با اخلاص کامل، روی دل را واقعاً به سوی او داشتن و خود را در پیشگاه با عظمت او دیدن و با او سخن گفتن و از او خواستن و اظهار فقر و نیاز در برابر ذات اقدس غنی و بینیاز او نمودن و در مقابل جلال و کبریائیش، دردرون خویش احساس خوف وخشیت کردن و در نتیجه با خضوع و خشوع بودن و خود را از هر چه جز اوست فارغ داشتن و از هر چه که جز اوست روی گرداندن و به التفات ننمودن و امید به او داشتن و از هر چه جز او امید را بریدن و ترس از مقام او، از چیزها و مقامهای دیگر، هر چه و هر مقامی باشد، نهراسیدن و در تمام این احوال او را شاهد و حاضر و ناظر دانستن میباشد و معنای باطنی نماز هفت چیز است که عبارتنداز:
- خلاص به معنی قصد قربت و خالی بودن از ریا،
- حضور قلب یعنی فارغ بودن دل از غیر آنچه به آن مشغول است که خشوع دل را به همراه دارد،
- تفهم و این غیر از حضور قلب است زیرا ممکن است کسی حضور قلب داشته باشد ولی نداند الفاظی که به زبان میراند به چه معناست،
- تعظیم خدای تعالی
- هیبت و آن ترسی است که بر اثر اندیشه بر عظمت خداوند پدید آید،- رجا، امید داشتن به احسان و لطف خداوندی که از هیبت او ترس به دل دارد،- حیا و آن آگاهی بنده از تقصیر و یادآوری گناهان و شرم و حیا داشتن از خداوند میباشد. آنچه گفته شد به نیکی این مطلب را میرساند که نه تنها هدف غایی در تشریع نماز، هرگز، زمزمه کردن اذکار و اورادی خاص – بیتوجه به معنای آنها – زیر لب و یا انجام حرکات و تشریفاتی چند نبوده بلکه دریافت محتوای بس عمیق این اذکار و اوراد از یک سو و گسترش مفاهیم آن در سطوح زندگی از سوی دیگر بیش از همه، تشریع این حکم را ایجاب مینموده است و اقامه نماز، سوای از پذیرش و انجام آن، به عنوان فرمان الهی، در حقیقت کوششی است در راه احیاء و ابقاء فریضه نماز در میان مردم و تلاشی جاودانه در جهت شکل دادن روح و فلسفه نماز در زندگی فردی و اجتماعی و زنده نگهداشتن فرهنگ مترقی آن در همه شئون زندگی است. لذا نماز با این وصف است که میتواند برای نمازگزار مفید و دارای آثاری بزرگ و نتایجی پی درپی باشد و انسانی به تمام معنا انسان بسازد.
نتیجه:
نماز در قرآن بیش از هر عبادتی تکرار شده به طوریکه بیش از ۱۰۲ مرتبه در مورد وجوب، احکام و آثار آن سخن به میان آمده و این نشانگر درجه اهمیت نماز میباشد. ریشه واژه فارسی نماز از لفظ پهلوی «نماک» گرفته شده و «نِم» به معنی «خم شدن و تعظیم کردن» است و نیز دارای معانی مختلفی چون خدمتکاری، پرستش و ادای اطاعت ایزد تعالی و طهارت میباشد و ریشه واژه عربی آن یعنی «صلوة» عبری است و تا پیش از اسلام به معانی نیایش و دعا به کار رفته است و در اشتقاق معنوی آن اختلاف نظر وجود دارد و به معانی تبریک و تمجید، دعا، انعطافپذیری، پیوستن، بزرگداشت، زیارت و رحمت استعمال شده است. در اکثر مواضع سخن از نماز، لفظ اقامه به کار رفته به جز مواردی که موضوع مربوط به شخصیت پیامبر- صلی الله علیه وآله- بوده و دو مورد دیگر نیز بر دوام و محافظت بر نماز تأکید شده است، و اقامه را میتوان به معنای دوام بخشیدن، تتمیم و تکمیل نماز جماعت،حق نماز را اداکردن و… دانست و در اینباره جان و روح نماز را همانا توجه تام به خدا و با اخلاص کامل خود را در پیشگاه با عظمت او دیدن و با خضوع و خشوع بودن و معانی باطنی نماز یعنی حضور قلب و تفهیم و تعظیم و هیبت و رجا و حیاء را رعایت نمودن است. بنابر آنچه گفته شد چنین نمازی اثرگذار و منتج خواهد بود.